فلسفه ی جنون
با بودن تو حال من اصلا خراب نیست
می خواهمت و بهتر از این انتخاب نیست
احساس می کنم که خدا قول داده است
دیگر در این جهان خبری از عذاب نیست
دیگر میان خاطره هامان ، از این به بعد
چیزی به اسم دلهره و اضطراب نیست
باور کن این خدا که خودش عاشقت کند
حتماً زیاد خشک و مقدس مآب نیست
پاشو بیا کمی بغلم کن ، ببوس، تا
باور کنم حضور تو ایندفعه خواب نیست
من را ببوس تا همه ی شهر پر شود
این اتفاق هر چه که باشد سراب نیست
فرزادالماسی بردمیلی
شعر ایذه...
ما را در سایت شعر ایذه دنبال می کنید
برچسب : شعر ایذه , ایذه , انشان , انزان , شاعران ایذه , شاعر ایذه ای , شعر بختیاری ,فرزاد الماسی بردمیلی, نویسنده : اعضای گروه ادبیات علوم انسانی 78-39-197-180 بازدید : 630 تاريخ : يکشنبه 4 اسفند 1392 ساعت: 14:40