داریوش مردای

ساخت وبلاگ

 

 

حیرت گسترده

 

نشناختمت! ، آه دلم ، وای نگاهم

ای گم شود این حافظه گاه به گاهم

تبعید شدم بی خبر از سیب و درختش

تفهیم نکردند چه بوده است گناهم

درمعرض یک حیرت گسترده ام ای قوم

میدان بدهید از همه اطراف به آهم

زیر سر بسیاری تان هست جنونم

پشت سر بیتابی تان چشم به راهم

ابلاغ من این زخم عمیق است اگر هست

این بغض فرو خورده لال است گواهم

دیروز سپیدار شدم صاعقه بارید

امروز ببین کیستم اینقدر سیاهم

برخاستی و سبز شدم می شود ای خوب

تکرار همین حادثه را از تو بخواهم !

 

داریوش مرادی

 

شعر ایذه...
ما را در سایت شعر ایذه دنبال می کنید

برچسب : شعر ایذه , شاعران ایذه , شاعر ایذه ای , ایذه , انشان , انزان , شعرداریوش مرادی , شاعران بختیاری , , نویسنده : اعضای گروه ادبیات علوم انسانی 78-39-197-180 بازدید : 345 تاريخ : يکشنبه 4 اسفند 1392 ساعت: 14:50